×

منوی اصلی

دسترسی سریع

true

ویژه های خبری

true
    امروز  دوشنبه - ۲۷ اسفند - ۱۴۰۳  
false
false

محسن حاجی زین‌العابدینی» فضای مجازی را هم فرصت و هم تهدیدی برای کتاب‌خوانی می‌داند و می‌گوید: این فضا از یک سو کتاب را در دسترس‌تر کرده اما از سوی دیگر با محتوای زودگذر و سطحی، عادت به مطالعه‌ عمیق را کمرنگ کرده است.

ارتباط فضای مجازی با سطح مطالعه به خصوص مطالعه کتاب مساله‌ای است که طی سال‌های گذشته مورد توجه قرار گرفته است؛ اینکه واقعاً با ورود فضای مجازی و گسترش روزبه‌روز آن کتابخوانی و سطح مطالعه چه تغییری کرده و این فضا تا چه اندازه مردم را به این امر ترغیب می‌کند یا باز می‌دارد، همه سوال‌هایی است که مطرح می‌شود. «محسن حاجی زین العابدینی» عضو هیات علمی گروه علوم تربیتی و روان‌شناسی دانشگاه شهید بهشتی به تحلیل تأثیر شبکه‌های اجتماعی بر کتاب‌خوانی در ایران پرداخته و بر لزوم برنامه‌ریزی دقیق برای استفاده بهینه از این فضا تأکید می‌کند.

او می‌گوید که در دنیای دیجیتال امروز، جایی برای کتاب‌خوانی و تفکر عمیق باقی خواهد ماند اما تنها اگر ما اراده‌ای برای حفظ آن داشته باشیم. در ادامه مشرح این گزارش را می‌خوانیم؛

کتاب در محاصره‌ پیکسل‌ها؛ آیا فضای مجازی تیغی بر گلوی مطالعه است؟

فضای مجازی؛ تهدید یا فرصت برای کتاب‌خوانی در ایران؟

حاجی‌زین‌العابدینی معتقد است که فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی می‌توانند هم تهدید و هم فرصت باشند. از یک طرف، این شبکه‌ها می‌توانند ابزاری مؤثر برای ترویج کتاب‌خوانی و معرفی کتاب‌ها باشند و در معرفی آثار ارزشمند و کمک به شناخت مخاطبان از کتاب‌ها بسیار مفید باشند. به ‌ویژه در دنیای بلاگری کتاب، این فضا پتانسیل بالایی برای انتشار مطالب آموزشی و فرهنگی دارد اما از سوی دیگر، شبکه‌های اجتماعی به‌ عنوان رقیب کتاب‌خوانی هم شناخته می‌شوند. یک جمله معروف در این زمینه بیان می‌کند که نخبه‌ترین افراد دنیا در سیلیکون، اما مشغول طراحی و برنامه‌ریزی هستند تا گوشی‌ها را کنار نگذاریم و ما را به ‌طور مستمر در فضای مجازی نگه دارند. این شبکه‌ها به ‌ویژه آن‌هایی که بیشتر جنبه سرگرمی دارند، می‌توانند توجه کاربران را از فعالیت‌های عمیق‌تری مانند مطالعه منحرف کنند.

استاد علوم تربیتی و روان‌شناسی دانشگاه شهید بهشتی اضافه می‌کند که ویژگی‌های خاص این شبکه‌ها باعث می‌شود تا کاربران نتوانند مدیریت مناسبی بر استفاده از آن‌ها داشته باشند اما این بدین معنا نیست که باید همه چیز را به حال خود رها کرد.

وی پیشنهاد می‌کند که باید با برنامه‌ریزی دقیق از این فضاها استفاده کنیم و زمان‌بندی مناسبی برای فعالیت‌های مجازی خود داشته باشیم. در حال حاضر هیچ‌کدام از شبکه‌های اجتماعی نمی‌توانند جای مطالعه کتاب و ایجاد اندیشه عمیق را بگیرند.

حاجی‌زین‌العابدینی ادامه می‌دهد که در گذشته در وسایل حمل‌ونقل عمومی مانند اتوبوس‌ها و متروها، معمولاً شاهد مطالعه کتاب یا روزنامه بودیم اما اکنون کمتر پیش می‌آید که مردم در این فضاها مطالعه کنند و بیشتر وقت خود را صرف تماشای فیلم، بازی، یا گشت‌وگذار در شبکه‌های اجتماعی می‌کنند. در حالی که این فعالیت‌ها تا حدی مفید هستند، اگر بیش از حد باشند و جایگزین تفکر و مطالعه عمیق شوند، می‌توانند آسیب‌رسان باشند.

گرانی کتاب، سایه‌ای بر اندیشه یا توهمی ذهنی؟

عضو هیات علمی دانشگاه شهید بهشتی معتقد است که قیمت کتاب در کاهش یا افزایش مطالعه بی‌تأثیر نیست اما به ‌اندازه‌ای که برخی تصور می‌کنند هم نقش تعیین‌کننده‌ای ندارد.

او می‌گوید بسیاری از افراد، گرانی کتاب را به‌ عنوان یک بهانه مطرح می‌کنند، درحالی‌که هزینه‌های دیگر زندگی، مانند خرید سیگار، نوشیدنی یا فست‌فود، اغلب بیشتر از قیمت یک کتاب است. به‌عنوان مثال، جورج اورول در کتاب کمتر شناخته‌شده‌ خود با عنوان «کتاب یا سیگار» نشان می‌دهد که هزینه خرید سیگار و نوشیدنی در طول یک هفته بیشتر از قیمت یک کتاب است اما همان کتاب می‌تواند سال‌ها مورد استفاده قرار گیرد.

  • مساله قیمت کتاب بیشتر یک مانع ذهنی و روانی است تا یک مشکل واقعی زیرا در مقایسه با هزینه‌های روزمره، قیمت یک کتاب چندان بالا نیست.

به گفته حاجی‌زین‌العابدینی، مسئله اصلی اولویت‌های افراد است. امروزه راه‌های متعددی برای دسترسی به کتاب وجود دارد؛ ازجمله کتابخانه‌های عمومی، کتابخانه‌های شخصی و خانوادگی، امانت‌گیری از دوستان و آشنایان و استفاده از نسخه‌های دیجیتال. علاوه بر این، پلتفرم‌هایی مانند فیدیبو و طاقچه امکان دسترسی به کتاب‌های الکترونیکی و صوتی را فراهم کرده‌اند. اگر کسی دغدغه رعایت حقوق نویسنده و ناشر را داشته باشد، می‌تواند کتاب‌ها را از کتابخانه‌ها امانت بگیرد یا از طریق سکوهای رسمی خریداری کند.

وی تأکید می‌کند که مساله قیمت کتاب بیشتر یک مانع ذهنی و روانی است تا یک مشکل واقعی زیرا در مقایسه با هزینه‌های روزمره، قیمت یک کتاب چندان بالا نیست. اگر کسی کتاب‌خوانی را در اولویت زندگی خود قرار دهد، حتماً راهی برای تهیه و مطالعه کتاب پیدا خواهد کرد.

مطالعه، چراغی که خاموشی آن تمدن را در تاریکی فرو می‌برد

بنا به گفته استاد علوم تربیتی و روان‌شناسی دانشگاه شهید بهشتی، عوامل متعددی بر میزان مطالعه در ایران تأثیرگذارند و نمی‌توان کاهش سرانه مطالعه را به یک دلیل خاص محدود کرد.

به گفته او، رفتار گروه‌های مختلف جامعه، از جمله والدین، معلمان، مدیران، مسئولان، سلبریتی‌ها و نخبگان اجتماعی، نقش مهمی در ترویج یا تضعیف فرهنگ مطالعه دارد. وقتی این افراد به‌ طور واقعی اهل مطالعه باشند و کتاب در تصمیمات، رفتارها و برنامه‌هایشان جایگاه مشخصی داشته باشد، جامعه نیز به سمت کتاب‌خوانی سوق پیدا می‌کند. حضور نمادین کتاب در تبلیغات و فعالیت‌های این افراد نیز می‌تواند انگیزه‌ای برای افزایش مطالعه در جامعه ایجاد کند.

حاجی‌زین‌العابدینی می‌گوید: یکی از چالش‌های مهم در این حوزه، کمبود حمایت‌های مالی و فرهنگی است. صنعت نشر و کتاب‌خوانی برخلاف برخی حوزه‌های اقتصادی، یک کسب‌وکار زودبازده و پردرآمد محسوب نمی‌شود. از این‌رو بدون حمایت‌های مالی، برنامه‌ریزی‌های هدفمند و سیاست‌گذاری‌های فرهنگی مناسب، این حوزه دچار ضعف خواهد شد. حمایت‌های دولتی و نهادهای فرهنگی می‌توانند نقش مهمی در افزایش دسترسی به کتاب‌های باکیفیت ایفا کنند.

عضو هیات علمی شهید بهشتی تأکید می‌کند که آزادی در انتخاب کتاب باید حفظ شود. تحمیل سلیقه خاص، تغییر اجباری ذائقه کتاب‌خوانی یا ارزش‌گذاری غیرمنصفانه روی کتاب‌ها می‌تواند نتیجه‌ای معکوس داشته باشد. زمانی که برخی کتاب‌ها به ‌صورت تصنعی ترویج شوند یا حمایت‌های بیش ‌از حدی دریافت کنند در حالی‌که مردم آن‌ها را نمی‌پذیرند، ممکن است فضای کتاب‌خوانی به انزوا کشیده شود.

یکی دیگر از نکات مهم، رعایت اخلاق در ترویج مطالعه است. فردی که کتابی را معرفی می‌کند باید خود فردی کتاب‌خوان باشد تا بتواند تأثیر واقعی بر دیگران بگذارد. معرفی کتاب نباید صرفاً جنبۀ خودنمایی یا استفاده ابزاری داشته باشد، بلکه باید از علاقه واقعی به مطالعه نشأت بگیرد. اگر مردم ببینند که مروجان کتاب‌خوانی واقعاً اهل مطالعه‌اند و نه صرفاً شعاردهنده، انگیزه بیشتری برای مطالعه خواهند داشت.

سیاست‌های فرهنگی؛ راهی برای آشتی مردم با کتاب

حاجی‌زین‌العابدینی معتقد است که برای گسترش فرهنگ کتاب‌خوانی، باید کتاب را مانند هر کالای دیگر به مردم معرفی کرد، آن را برایشان جذاب ساخت و در معرض دید و تجربه‌شان قرار داد. اما این امر با یک یا ۲ اقدام مقطعی امکان‌پذیر نیست. مردم باید شیرینی مطالعه را حس کنند و تأثیر آن را در زندگی خود ببینند. زمانی که درک کنند کتاب‌خوانی می‌تواند زندگی‌شان را تغییر دهد و جایگاه آن‌ها را ارتقا بخشد، خود به ‌خود به سمت مطالعه گرایش پیدا خواهند کرد.

برای سیاست‌گذاری فرهنگی در این حوزه، نیاز به الگوسازی غیرمستقیم و نامحسوس داریم. هر گونه روش دستوری و نصیحت‌گونه نتیجه معکوس خواهد داشت. به همین دلیل، برنامه‌ریزی فرهنگی باید از سنین کودکی در خانواده، مدرسه و جامعه آغاز شود. رفتار رهبران فکری و مسئولان کشور نیز نقش مهمی دارد؛ زمانی که آن‌ها خود را به‌عنوان الگوی مطالعه معرفی کنند، تأثیرشان بر جامعه بسیار بیشتر از تبلیغات رسمی خواهد بود.

وی می‌گوید: یکی از موانع اصلی در مسیر گسترش کتاب‌خوانی، محدودیت‌ها و سانسورهای غیرضروری است. اگر مردم احساس کنند که در انتخاب کتاب آزادی دارند و مطالعه ابزاری برای رشد و آگاهی است، میل بیشتری به خواندن پیدا خواهند کرد. کیفیت محتوا نیز اهمیت بسیاری دارد؛ اگر یک کتاب محتوای ارزشمندی داشته باشد، حتی در شرایط دشوار اقتصادی هم می‌تواند به چاپ‌های متعدد برسد، همان‌طور که برخی کتاب‌های غیردستوری و بدون حمایت‌های رانتی توانسته‌اند با استقبال بالایی روبه‌رو شوند.

  • برای گسترش فرهنگ کتاب‌خوانی باید کتاب را مانند هر کالای دیگر به مردم معرفی کرد، آن را برایشان جذاب ساخت و در معرض دید و تجربه‌شان قرار داد.

علاوه بر این، معرفی مناسب کتاب‌ها و هویت‌بخشی به آن‌ها نیز تأثیر بسزایی دارد. سیاست‌گذاران فرهنگی به‌جای صرفاً تبلیغ کتاب، باید خود به‌ عنوان الگوی مطالعه عمل کنند و با رفتار و تصمیم‌هایشان ارزش کتاب را در جامعه تثبیت کنند. مردم بیشتر از آنکه تحت تأثیر توصیه‌های مستقیم باشند، از آنچه در جامعه و میان الگوهایشان مشاهده می‌کنند الهام می‌گیرند.

کتاب را از دسترس مردم دور کنید!

بنا به گفته استاد دانشگاه شهید بهشتی حساسیت نسبت به کتاب از بین رفته است. وقتی کتاب بیش ‌از حد در دسترس باشد و ارزش آن کم‌رنگ شود، ممکن است مردم اهمیت واقعی آن را درک نکنند. او این موضوع را چالشی می‌داند که باید درباره آن بیشتر صحبت کرد.

حاجی‌زین‌العابدینی در ادامه می‌افزاید: کتاب را از دسترس مردم دور کنید این جمله را حتماً شنیده‌اید. همانطور که در شعر معروف آمده: «آب کم جو تشنگی آور به دست، تا بجوشد آب از بالا و پستی»، وقتی چیزی به‌ حدی رایج و در دسترس قرار می‌گیرد که دیگر به آن توجه نمی‌شود، حساسیت نسبت به آن از بین می‌رود. احساس می‌کنیم که همیشه در دسترس بوده و چیزی معمولی است، بنابراین دیگر کنجکاوی و تلاش برای شناخت بیشتر از آن از بین می‌رود. به‌عنوان مثال، تجربه‌ام از دیدن دست‌فروش‌ها در دوران انقلاب نشان می‌دهد که چند سال پیش زمانی که دسترسی به کتاب‌ها سخت‌تر بود، وقتی دست‌فروشی کتابی را می‌فروخت، به‌ ویژه کتاب‌های خاص و ممنوعه با علاقه زیاد به سمت آن می‌رفتیم و حتی ممکن بود با قیمت بالاتری کتاب بخریم. اما اکنون این‌طور شده که در هر گوشه‌ای کتاب‌ها به ‌راحتی پیدا می‌شوند. کتاب‌های مختلف، از جمله کتاب‌های سطحی و بی‌ارزش، به ‌وفور عرضه می‌شوند.

این وضعیت باعث می‌شود که مخاطب عادی، کتاب را با همان مفهوم سطحی که در دست ‌فروش‌ها مشاهده می‌کند، بشناسد و ذائقه‌اش به سمت کتاب‌های زرد، کتاب‌های بازاری یا حتی کتاب‌های روانشناسی سطحی تمایل پیدا کند. همچنین، به دلیل زیاد بودن کتاب‌ها و در دسترس بودن آن‌ها، افراد فکر می‌کنند که همه کتاب‌ها را می‌شناسند، بدون آنکه واقعاً محتوای آن‌ها را مطالعه کرده باشند.

عضو هیات علمی شهید بهشتی در پایان یادآور می‌شود: وقتی کتاب‌ها به‌ طور گسترده و بی‌ضابطه در دسترس قرار گیرند، احترام و ارزشی برای آن‌ها قائل نمی‌شویم. شاید در این شرایط، لازم باشد که کتاب را از دسترسی فراوان دور نگه داریم تا ارزش و جایگاه واقعی خود را حفظ کند و از بی‌احترامی و دستمالی شدن جلوگیری شود.

 

 

منبع : ایرنا

پایان خبر

true
true
true
true

false