- ۰۴ شهریور ۱۳۹۸ ۱۴:۴۲
- دیگر رسانه ها , روزنامه ها و نشریات
- کد خبر 79286
- بدون نظر
- ایمیل
- پرینت
true
true
true
false
true
true
true
true
سایز متن /
false
آنها که هشت سال فرصت داشتند و کشور در اختیارشان بود نه تنها آباد نکردند بلکه یک ویرانه را تحویل دولت بعدی دادند، حالا مدعی هستند که میتوانند کشور را سامان بدهند. در حالی که با گذشت سالها همچنان کشور درگیر سیاستهای غلط و مدیریتهای دولت احمدینژادیها است اما همین متهمان که کشور را با وعدههای پوپولیستی به این حال و روز انداختند مدعی شدهاند و معتقدند فقط آنها ناجی کشور در این شرایط هستند.
در گزیده ای از گزارش روزنامه ابتکار، آمده است: گویا از یاد بردهاند که ۸ سال که مدیر بودند و در راس تصمیمگیریها قرار داشتند چرا نتوانستند کشور را نجات دهند. مردم از یاد نبردهاند که آن بهاری را که وعدهاش را میدادند به خزان تبدیل کردند. آیا مردم فراموشکار شدهاند یا شرایط کشور تغییر کرده است یا آنها به اشتباه خود پی بردهاند و قرار است جبران مافات کنند؟ از سخنان و اظهارات این افراد متوجه میشویم که هیچ کدام از این موارد نیست بلکه به نوعی توهم منجی بودن برداشتهاند.
نباید از یاد ببریم که یکی از مطالبات همین افکار عمومی برخورد با متخلفان و برخی نهادها بود که در دولت نهم و دهم بیشترین صدمات را به کشور و بهخصوص چرخه تولیدی وارد کردند. کشور و مردم هنوز هم تاوان تصمیمات اقتصادی اشتباه او، مانند منحل کردن سازمان مدیریت و برنامه ریزی، سهام عدالت، مستقیم سازی یارانه ها، مسکن مهر و… را پس میدهند. درواقع احمدینژاد سر اقتصاد کشور بلایی آورد که سالها قابل مداوا نیست.
همین افکار عمومی هنوز دروغهای او را از یاد نبردهاند. برای مثال از مهمترین دروغهای احمدینژاد که در دو دوره انتخابات به وسیله آن رای آورد، وعده رسواکردن مفسدان اقتصادی بود که هیچگاه عملی نشد و با این اقدام خود مردم را به انقلاب و نظام بدبین کرد و بارها از افرادی به عنوان مفسد نام برد که امکان دفاع از خود را نداشتند و بعد از پایان دوره ریاستجمهوری او، معاونانش یکی پس از دیگری به اتهام فساد راهی اوین شدند.
بهاریها قطعا باید به یاد داشته باشند که شهروندان به ستوه آمده از ۸ سال ریاست محمود احمدینژاد بر قوه مجریه، در سال ۱۳۹۲ با اکثریتی ۶۳ درصدی به حسن روحانی در مقام شخصیتی میانهرو رای دادند و میدانند محمود احمدینژاد با ۱۴ سال قبل هیچ تغییری نکرده است. احمدینژاد همچنان به احساسات و نقاط ضعف شهروندان به ویژه دهکهای پایین جامعه پناه میبرد و همان راهبرد عوامفریبانه را در پیش گرفته است.
این دیدگاه را دیگر بهاریها نیز دارند به گونهای که عبدالرضا داوری، فعال سیاسی منتسب به جریان بهار اخیرا در یک مصاحبه گفته است که در حال حاضر محبوبیت آقای احمدینژاد بینظیر است و از طرفی فضای اقتصادی و عمومی کشور آنقدر مردم را زیر فشار گذاشته که تنها نقطه اتکای داخل نظام برای خروج از این وضعیت را آقای احمدینژاد میدانند. داوری تنها راه بالا رفتن نرخ مشارکت و تغییر کشور را زمینهسازی حاکمیت برای حضور جریانی متفاوت با ویژگیهای متفاوت میداند و احمدینژاد و جریان بهاری را نیز مصداق آن معرفی میکند.
این فعال سیاسی در گفتوگو با ایلنا گفته است: احمدینژاد هیچ انگیزهای برای حضور در انتخابات ندارد. برای چه بیاید؟ حاکمیت باید از ایشان بخواهد و ایشان وارد صحنه شود. حاکمیت باید زمینهسازی و اعلام کند. جریان حاکم بر شورای نگهبان که در دورهای به بهانههای واهی جریان انحرافی و غیره (که الان با ماجرای آملیلاریجانی مشخص شده است که این تهمتها چقدر بی پایه و اساس بوده است)، اطرافیان آقای احمدینژاد را در انتخاباتهای مختلف حذف کرد؛ بیایند بگویند که با این معیارها دیگر کسی را حذف نمیکنیم و همچنین فضا را باز و انتخابات را آزاد کنند، مجموعه آقای احمدینژاد هم این موضوع را بررسی و به انتخابات ورود میکنند.
او اضافه کرد: امروز نهادهای حاکم در جمهوری اسلامی اگر میخواهند مشارکت را افزایش دهند، چارهای ندارند جز اینکه جریان نزدیک به آقای احمدینژاد را در انتخابات وارد کنند، یعنی اجازه بدهند که آنها از فیلترهای شورای نگهبان عبور کنند. ما دیگر اصلا انگیزهای نداریم، درواقع در انتخابات سیاستمان این است که غیرفعال باشیم مگر اینکه شرایط تغییر کند، یعنی حاکمیت متوجه شود که تنها نقطه اتکایی که میتواند مردم و نگاه مردم را همچنان داخل در جمهوری اسلامی نگه دارد، آقای احمدینژاد است و این را نظرسنجیهای خودشان هم میگوید.
حاکمیت راهی جز این ندارد و اگر میخواهد نگاه و مشارکت مردم را در داخل نظام حفظ کند، حتما باید فضایی را برای فعالیت آقای احمدینژاد فراهم کند.
داوری در ادامه با بیان اینکه اگر انتخاباتی که قرار است برای تعیین جایگزین آقای روحانی برگزار شود، یکسر آن آقای قالیباف و یکسر دیگر آن آقای لاریجانی باشد مردم حضور نخواهند داشت، گفت: دلیل آن این است که مردم میگویند که اینها که همان قبلیها هستند. ما چرا میگوییم انتخابات زودهنگام؟ برای آنکه مردم احساس کنند که قرار است تغییری اتفاق بیفتد وگرنه اگر بناست که روحانی برود و آقای قالیباف، لاریجانی یا ولایتی بیایند، مردم احساس تغییر نمیکنند و میگویند همه مثل هم هستند.
با نگاهی به سخنان اخیر احمدینژاد و بهاریها متوجه میشویم که آنها نه تنها هنوز مدعی بهترین مدیریت در کشور هستند، حتی حاضر نیستند اشتباهات خود را بپذیرند و به گونهای برخورد میکنند که شرایط کنونی کشور فقط محصول دوره ریاستجمهوری حسن روحانی است. آنها فکر میکنند که مردم حافظهشان را از دست دادهاند یا خودشان تغییر کردهاند؟ چه اتفاقی افتاده است که آنها همچنان به آینده سیاسی خود امیدوار هستند؟
پایان خبر
true
true
true
true